حمام اهل حرم

امروز جای همه ی دوستان خالی برای اینکه بعد از یه 25 روز پر استرس تصمیم گرفتیم بریم بازار رفتیم و توی بازار تهران قهوه خونه ایی رو پیدا کردیم از ظواهر معلوم بود که به تازگی درست نشده از پله های بلندی که به زیر زمین راه داشت و طاق هایی که توی قهوه خونه بود معلوم بود که قدیمیه از همون طاق ها میشد فهمید که کاربری اینجا قبلا چیز دیگه ایی بوده ا به همین خاطر از صاحبان قهوه خانه که جریان و پرسیدیم اونا کاملی نداشتن اما شنیده هاشون حاکی از این بود که قبلا حمام اهل حرم ناصرالدین شاه بوده و در زمان های دور از کاخ گلستان به این حمام راه زیر زمینی وجود

داشته کم کم قسمتهایی از حمام خراب شده و به علت بعد مسافت راه های ورودی رو مسدود کردن  بخشی از حمام تخریب شده و به شکل امروزی در اومده چند تا عکس گرفتم از این حموم اهل حرم ناصرالدین شاه که پایین براتون گذاشتم





http://s1.picofile.com/file/6397081486/a.jpg



http://s1.picofile.com/file/6397051306/q.jpg



http://s1.picofile.com/file/6397096576/z.jpg



http://s1.picofile.com/file/6397097582/w.jpg



بخشی از نصیت های پدرم به من

اول نوشت: از دوستان عزیزم عذر خواهی میکنم که بهشون نتونستم سر بزنم یکاری برام پیش اومده یه مقدار منو درگیر خودش کرده قول میدم در اولین فرصتی که بتونم که امید وارم تا هفته آینده باشه جبران کنم


 

هان ای  پسر عزیز و دلبند....................... بشنو ز پدر نصیتی چند

می باش به عمر خود پر رو .................. تا پیشروی کنی ز هر سو

دریاب سحر زباله دان را.......................... بر دار و برو به کوچه آنرا

اندر سردرس های و هوی کن.............میخی به رفیق خود فرو کن

اندر سر درس بیغ میباش.................پیوسته آماده ی جیغ میباش

آنروز که به سینما نرفتی ........................ انگار به هیچ جا نرفتی

با مادر خود یکه دو کن...................... او را به میان کوچه هووو کن

با چشم طمع نگر پدر را ......................... تا پول دهد تو کره خر را

چون که تو کسی شدی......................بنشین و دمی مرا دعا کن