برف و این همه خوشحالی

بعضی وقتا میشه که الکی خوشیم و خیلی احساس خوشحالی داریم با توجه به اینکه همه کارای زندگیت روی روال نیست اما نمیدونم چرا این چند روز روز یه همچین حسی داشتم

این دفعه رو بدون هیچ تردیدی میتونم بگم دلیلشو میدونم

اونم برفه نمیدونم چرا برف که میاد همه خوشحال میشن بچه که بودم فکر میکردم به خاطر اینه که مدرسه تعطیل میشه خوشحال میشم اما دانشجو که شدم با اینکه دیگه اومدن برف مدرسمونو تعطیل نمیکرد بازم خوشحال میشم دیشب که برف می اومد دیدم ناخواسته بابام هم خیلی خوشحال بود

نمبدونم این برف چی داره که همه رو ناخواسته خوشحال میکنه و به همه انژی میده یه جورایی مثه پنجشنبه میمونه که همه از پیر و جون و میانسال و ... خوشحال میشن

پ.ن بچه که بودم از آدمایی که تو برف راه میرفتن و به تمییزی برف اهمیت نمیدادن و همشو خراب میکردن نفرت داشتم

سفر مشهد

جاتون خالی هفته پیش رفته بودم مشهدکاری داشتم

یه ذره که کارامون رو انجام دادیم گفتیم بریم یه بازدیدی از امام رضا به عمل بیاریم البته یه اشتباه بزرگ کردیم اونم این بود که دربست نگرفتیم در همین بین یه نکته تکنیکی در مورد دوستان تاکسی دار این شهر بگم که با یه ذره ممارست میتونستیم یه دربست بگیریم با همون قیمت تاکسی خطی که خیلی هم باصفا بود بگذریم

اومدیم که وارد حرم بشیم تا وارد شدیم دیدم مردم شروع کردن شعار دادن

مرگ بر منافق.... مرگ بر منافق .......مرگ بر.........

خلاصه به دل نگرفتیم و رفتیم وارد حرم شدیم جلوی ضریح بودیم یه دفعه دیدم یکی به یکی دیگه یه مشت زد و یه فحش مادر .... داد بهش گفتم آقا چرا به بنده خدا فحش میدی ؟

گفت مردیکه  پف......ز به من تنه میزنه میره تو گفتم حالا دیگه بنده خدا اینقدر لطف و کرم نمیخواست که آقا

مرده رفت و ما رفتیم تو حالت عرفانی خودمون زیارت کردیم و اومدیم بیرون

فرداش تصمیم گرفتیم توی این سفرمون یه کار فرهنگی هم بکنیم و یه دیداری هم با شاعر پارسی گوی وطنمون تازه کنیم صبح رفتیم پیش فردوسی پاکزاد و از معماری مقبره لذت ببریم به همین خاطر یه اطلاعات کمی همین پایین در مورد آرامگاه فردوسی میذارم اما قبل اینکه اون نکته رو بذارم یه چیز دیدم که از همه چیز دلم گرفت 

 

http://s1.picofile.com/file/6257769614/2_3.jpg

 

همون جا که بودیم گفتیم تا اینجا هستیم از شاعر معاصرمون اخوان ثالث هم یه دیداری به عمل بیاریم که دیدم  قبر بنده خدا در نزدیکی سرویس بهداشتی واقع شده ....   

http://s1.picofile.com/file/6257757542/2_5.jpg 

 

در موقع برگشتم هم از مکانی به نام هارونیه  که در مسیر طوس بود بازدید کردیم که البت هیچ ربطی به هارون و رشید نداره اطلاعات معماریش هم نمیذارم چون مطمئن هستم حالتون به هم میخوره فقط عکسشو میذارم  

 

http://s1.picofile.com/file/6257759554/2_2.jpg 

 

حالا در مورد آرامگاه

ساختن آرامگاه برای فردوسی از زمان اوج‌گیری احساسات ملی در پی اشغال ایران در هنگام جنگ جهانی اول در میان اهل فرهنگ مطرح شده بود. از این رو، رضا شاه با انتخاب  نماینده زرتشتیان در مجلس شورای ملی برای شناسایی مکان دفن فردوسی کاری شایسته تأمل و ستایش کرد.  در سال ۱۳۰۵ش مکان تقریبی قبر فردوسی شناسایی شد و مالک زمین، آن را برای ساختن مقبره اهدا کرد. در مدتی کوتاه،مهندسان ایرانی و خارجی چندین طرح برای بنای آرامگاه تهیه کردند که از آن میان طرح کریم طاهرزاده بهزاد در سال ۱۳۰۸ش برگزیده شد. نقش سیاست‌مداران برجسته دوره رضاشاه در تعیین کیفیت و ماهیت این طرح و ضرورت شباهت آن با مقبره کوروش نیز از نظر آشکار کردن سیاستهای فرهنگی حکومت شایان تأمل است. طاهرزاده ساخت بنا را در همان هنگام آغاز کرد، اما مدتی بعد، کار احداث بنا به سبب ناخشنودی مسئولان از کیفیت و استحکام ساختمان متوقف و از نقشه طاهرزاده صرف نظر شد. طراحی بنا را به آندره گدار سپردند و برای تأمین هزینه آن اوراق مشارکت مردمی چاپ کردند. بروز مشکلات در تأمین هزینه‌ها فرصتی برای تجدید نظر در طرح گدار فراهم آورد و دوباره از طاهرزاده بهزاد خواستند طرحی نو در اندازد. این طرح در ۱۳۱۲ش به تصویب انجمن آثار ملی رسید و استاد حسین لرزاده سی‌ساله هم در ساختن آن شرکت داشت. بنای مقبره در سال ۱۳۱۳ش به پایان رسید و جشن هزاره فردوسی هم به همین مناسبت در همان سال برگزار شد. سی سال بعد که ساختمان بر اثر نشست در آستانه ویرانی بود، کار تجدید بنا را با طرحی تازه، به شرط حفظ حجم و نمای طرح دوره رضاشاه، به مهندس هوشنگ سیحون سپردند اجرای طرح در سال1347  به پایان رسید و در اردیبهشت همان سال افتتاح شد

http://s1.picofile.com/file/6257752512/2_1.jpg  

 

پ.ن : دوست عزیزی به نام آدرینا بهم گفته بود که برای پست قبلی که گذاشته بودم  یه عکس دیگه بذار که گذاشتمش 

 

http://s1.picofile.com/file/6257789734/2_4.jpg

 

خانه نصیر الدوله

سلام بعد مدت ها دوباره میخوام درباره  یکی دیگه از فضا های تاریخی تهران پست بذارم

در باره خانه ی تاریخی که بطور کاملا اشتباهی توسط کارشناسان به عنوان خانه مدرس شناسایی شد و پس از تامین بودجه (اگه اشتباه نکنم یک میلیارد و صدو پنجاه میلیون تومانی )توسط مجلس خریداری شد  

 

 

خانه ی نصیر الدوله  

 

 

میرزا عبدالوهاب خان شیرازی متخلص به نصیرالدوله که به نایب الوزراء و آصف‌الدوله نیز معروف بوده، از رجال فاضل و با سواد آن زمان و پسر جعفرخان از فرزندان بدرخان رئیس قورخانه شیراز است در دوران حکومت قاجار دارای مناصب نیابت دوم میرزا آقاخان نوری، نایب الوزراء، وزیر امور خارجه، نایب اول وزارت خارجه و ریاست گمرک و وزیر تجارت دولت آن زمان بوده است. 


خانه نصیر الدوله یکی از  زیبا ترین و کامل ترین خانه  تاریخی تهران است 

http://s1.picofile.com/file/6236173038/DSC03093.jpg 

 

این خانه دو طبقه شامل قسمت‌های مختلفی نظیر شاه‌نشین، کالسکه‌خانه و ساختمان اصلی است. شاه‌نشین این بنا در عمارت اصلی واقع شده که از جنوب به حیاط بیرونی و از شمال به حیاط اندرونی مشرف است.
نمای ساختمان اصلی از جنس آجر با نمایی از پنجره‌‌های ارسی لنگه در طبقه اول و دوم و 2 بادگیر در طرفین ساختمان است. 

 

http://s1.picofile.com/file/6236177062/DSC03131.jpg 

 

نکته حائز اهمیت برای این خانه اینجاست که هیچ خانه ایی در تهران همه اجزای یک خانه قاجاری را با هم ندارد 

 

http://s1.picofile.com/file/6236176056/DSC03103.jpg 

 

در قسمت جنوبی حیاط عمارتی یک طبقه وجود دارد که با ساختمان اصلی هم دوره است ولی در یک دوره که احتمالا اواخر دوران ناصری است قسمت‌هایی به آن اضافه شده است و کالسکه خانه در جنوب مجموعه واقع شده و راه ورودی آن در انتهای کوچه مدرس قرار دارد که دارای در چوبی بزرگی با تمام خصوصیات درهای قدیمی است. 

 

http://s1.picofile.com/file/6236171026/DSC03087.jpg 

 

http://s1.picofile.com/file/6236178068/DSC03148.jpg 

 

این خانه در چهارراه سرچشمه، خیابان امیرکبیر، کوچه ی شهید جاویدی، انتهای بن بست مدرس قرار دارد

محرم

دوباره دهه محرم اومد دهه غذای نذری خوردن ,دهه پوشیدن لباسای نو ,دهه بیرون موندن تا 2 نصفه شب وداشتن دلایل قانع کننده برای خانواده, تلاش برای خود نمایی با زنجیر زدن های موزون یا دوقل زدن یا طبل زدن ,دهه فریاد زدن های مداح برای اینکه سال دیگه هم بتونه تو همون هیئت باشه و پول خوبی بگیره دهه روشن کردن  بلندگوی بیرون مسجد و حسینیه برای اینکه نشون بدن که چه افراد مخلصی هستند حتی به قیمت ازبین بردن آرامش بقیه آدمای محل

پ.ن علمی :اگه تو هیات ها هستید و میخواهید به مردم غذای نذری بدید یا تو ظرف یکبار مصرف ندید یا اگر هم میدید حتما دمای غذا بالای 30 درجه باشه وگرنه ملت خدا جو آسیب های خیلی جدی میبینن

پ.ن نوستالژیک: شما ها یادتون نمی آد ولی اون وقتا که من میرفتیم هیئت تو سینی های بزرگ غذا برای 4 نفر میدادند ولی جاتون خالی عجب غذای   خوشمزه ایی میداد

تپه ایی بر آب تاریخی بر باد

چیزهایی که تو این پستم میذارم دقیقا از سایت های خبری معتبر گلچین شده وقتی خوندم خیلی ناراحت شدم چون به نظرم مثه این میمونه که آدم شناسنامشو بندازه تو آب رودخونه 

 

 

۱.دریاچه سد خاکی کلان ملایر در استان همدان که اوایل امسال آبگیری آزمایشی خود را آغاز کرده آرام آرام در حال بلعیدن تپه باستانی پاتپه، بازمانده از دوران مادها است
این تپه باستانی که  گونسپان نام دارد و به دلیل نزدیکی به روستای پاتپه به این نام معروف شده، به عنوان یکی از بلند ترین تپه های باستانی ایران با ارتفاعی حدود 28 متر در 32 کیلومتری شهرستان ملایر در استان همدان واقع شده و یادگارهای از عصر آهن تا دوران قاجاریه را در خود دارد.
شروع آبگیری آزمایشی این سد هم اکنون تپه باستانی گونسپان را تا نیمه در آب فرو برده است و در صورت ادامه این روند این تپه مادی به صورت کامل به زیر آب رفته و برای همیشه از چشمها پنهان خواهد شد.
منبع: خبرگزاری مهر 
  
 
۲.با تکمیل لایه‌نگاری در فصل‌های جدید کاوش
قدمت پاتپه‌ ملایر به 5 ‌هزار سال رسید
 
 
۳.در ‌تپه‌ی باستانی پاتپه که بنا به مستندات و مدارک، روزگاری 27 متر ارتفاع داشته و یکی از بلندترین تپه‌های کشور بوده است، در یک عملیات نجات‌بخشی حدود پنج متر کاوش انجام شد. در نخستین فصل کاوش نجات‌بخشی، لایه‌های سطحی و آثار دوره‌ی اسلامی شناسایی شدند و در فصل دوم، با کاوش پاتپه و بررسی دشت اطراف آن، دژ بزرگ اشکانی از زیر لایه‌های قرون میانی اسلامی پدیدار شد و آثای محدود از لایه‌های فوقانی ماد نیز در زیر لایه‌های اشکانی مشخص شدند.

اسدالله بیات افزود: در فصل سوم نیز کاوش برای آزادسازی کامل معماری عصر آهن انجام شد. اکنون با توجه به این‌که پس از آب‌گیری سد کلان ملایر، این تپه که ارزشی مانند تپه‌ی نوشیجان دارد، احتمالا زیر آب خواهد رفت، لازم است، فرصت مطالعاتی بیش‌تری برای آن فراهم شود.

 
۴.آنگونه که بابک مغازه ای فعال حوزه میراث فرهنگی استان همدان می گوید تپه باستانی گونسپان همچنان نیازمند انجام کاوشهایی گسترده تری است چرا که بر روی این تپه ادوار شناخته شده از دوران پیش از تاریخ در لایه شناختی دوران مفرغ، بنای دوران ماد با معماری خشتی و بنای دوران اشکانی با معماری سنگی و چینه ای در دوران تاریخی و قلعه زندیه و قاجاریه با معماری خشت و چینه ای وجود دارد  
 
۵.دبیر انجمن ایران شناسی کهن دژ با اشاره به پایان نیافتن کاوشهای باستان شناسی بر روی این تپه تصریح کرد: کاوش در گونسپان همچنان نیازمند زمان بیشتری است که متاسفانه آبگیری سد آغاز شده و در نتیجه این تپه باستانی به صورت جزیره ای در آمده است که تنها حدود 6 تا 8 متر ازآن بیرون از سطح آب باقی مانده، اما امید است با توجه به بخشی از بودجه باقی مانده نجات بخشی این تپه، آبگیری سد هر چه سریعتر متوقف شده و عملیات کاوش با حضور گروهی از باستان شناسان خبره تا حصول نتیجه قطعی در خصوص این تپه ادامه یابد
 
۶.ساخت سد مخزنی کلان ملایر روی رود کلان این شهر، توسط شرکت آب منطقه ای همدان در سال 79 و بدون هماهنگی با سازمان میراث فرهنگی و گردشگری آغاز شد، که با آبگیری این سد علاوه بر گونسپان محوطه های باستانی " شط غیله " و " قلعه نو " به همراه روستای پاتپه و زمینهای کشاورزی و باغهای این روستا برای همیشه به زیر آب فرو می رود.

 

 

پی نوشت :البته مظور من این نیست که سدی زده نشه و آبی به اون مناطق نرسه میسد با یه برنامه ریزی دقیق تر کاری کرد که هم آب به اون مناطق برسه و هم شناسناممون از بین نره اما دریغ......